سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تو.........



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:55 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

همه چی تلف شد.....
گاهی عمر تلف می شود




به پای یک احساس




گاهی احساس تلف می شود




به پای عمر




و چه عذابی می کشد




کسی که هم عمرش تلف شود




هم احـــســــاســـش


[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:54 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

دلم آغوش گرم میخواد....
 

هوا خیلی سرد شده

بدنم میلرزد

دستانم بی حس شده اند

من به دنبال آغوشی باز میگردم تا مرا گرم کند

اما هیچ آغوشی به رویم باز نمی شود

احساساتم یخ زده

دیگر نه میترسم و نه به آینده امیدی دارم


[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:37 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

مردمای این شهر همه....

 

 

 

 



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:35 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

واستا...بی همه چیز چرا باخودت بردی حالا پرتش کردی تو .....



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:32 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

باتوام....



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:28 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

دیگر.........
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند



دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد



میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم



که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:23 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

من همینم.....و تو.....

دلم تنگ شده است

 

 

برای خاطراتمان..............

 


و هر شب با یاد تو

 

 

سر روی بالشت گذاشتن چه زیباست................



اولش همه چی خوب بود



اما تو عوض شدی. بله عوض شدی



چه ارام رفتی صدای پایت نیامد............



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:21 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

با تو نیستم تو نخوان

با تو نیستم


تو نخوان


با خودم زمزمه میکنم

.
.
.

من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام


فقط کمی


تو را کم اورده ام




یادت هست؟ میگفتم در سرودن تو ناتوانم؟ واژه کم می اورم برای گفتن دوستت دارمها؟


حالا تـــمــــــــام واژه ها در گلویم صف کشیده اند


با این همه واژه چه کنم؟
 


تکلیف اینهمه حرف نگفته چه می شود؟


باید حرفهایم را مچاله کنم و بر گرده باد بیاندازم


باید خوب باشم
 


من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام


فقط کمی
 


بی حوصله ام
 



آسمان روی سرم سنگینی میکند



روزهایم کش امده
 




هر چه خودم را به کوچه بی خیالی میزنم


باز سر از کوچه دلتنگی در میاورم


روزها تمام ابرهای اندوه در چشمان منند ولی نمی بارند


چون


من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام


اما شبها..
 



وای از شبها


هوای آغوشت دیوانه ام میکند
 


موهایم بد جوری بهانه دستانت را میگیرند


تک تک نجواهای شبانه ات لا به لای موهایم مانده اند


کاش لا اقل میشد فقط شب بخیر شبها را بگویی تا بخوابم


لالایی ها پیشکش


من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام


فقط نمیدانم چرا هی آه میکشم
 


آه

و

آه

و بازم آه

خسته شدم از این همه آه


شبها تمام آه ها در سینه منند


ان قدر سوزناک هستند که می توانم با این همه آه دنیا را خاکستر کنم


اما حیف که قول داده ام


من خوبم ....من آرامم......


فقط کمی دلواپسم


کاش قول گرفته بودم از تو


برای کسی از ته دل نخندی


می ترسم مثل من عاشق خنده هایت شود


حال و روزش شود این...


تو که نمی مانی برایش آنوقت مثل من باید


آرام باشد .....خوب باشد..... قول داده باشد


بیچاره..



[ شنبه 92/10/21 ] [ 3:16 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

یکــــ هــوای بارانــی
غمگــین و خــسته اَم ...

دلــم یکــــ هــوای بارانــی مــیخــواهد

یکــــ شـانـه بــرای گـــریه کــردن ...

و یکـــ گــور پــــدری که


نثار دُنیا و تـمـام مُــتعلقاتش بُکــُنم ... !




[ جمعه 92/10/20 ] [ 10:40 عصر ] [ حانی و تنهایی ]

نظر

<< مطالب جدیدتر :: مطالب قدیمی‌تر >>

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه