دلتنگــــی پـیــچـیـــــــــده نـیـســتــــــــ . . . !
یــــکـــــــ دل . . . !
یــکـــــــ آســـــمـــــان . . . !
یــکـــ بــــــغـــــض . . . !
و آرزو هـای تـــرکـــــــ خـــــــورده . . . !
[ جمعه 92/9/1 ] [ 10:10 عصر ] [ حانی و تنهایی ]
خودت گفتی ...
یادته؟!؟!؟!؟
خودت گفتی قراره پای این عشق
همه دیوونگیمون رو بذاریم
خودت گفتی می شه رویا رو حس کرد
تو این خونه از این حالی که داریم
تو می خواستی هیچ مرزی نمونه
خودت خواستی خودت گفتی یکی شیم
تو بودی گفتی لازمه یه وقتا
اسیر بازی های زندگی شیم
خودت مسبب خاطره هایی
تو این شب گریه ها رو شاد کردی
چه جوری از تو برگردم؟ نمی شه
منی که با تو برگشتم به دنیا
ببین این خونه که دنیای ما بود
داره ویروون می شه با دستهای ما
من از دنیای تو بیرون نمی رم
نگو فردای ما با هم یکی نیست
چه فرقی داره بی تو زنده بودن
همیشه زنده بودن زندگی نیست
خودت مسبب خاطره هایی
تو این شب گریه ها رو شاد کردی
[ جمعه 92/9/1 ] [ 2:36 عصر ] [ حانی و تنهایی ]
هوا خوبه...
خنکه...
جون میده با عشقت بری بیرون...
دستاشو سفت بگیری...
بچسبی بهش و راه بری......
گرم شین...
دستتو بکنی تو جیبش
ها کنی رو دستش
نگاش کنی تو شهر قدم بزنی
بیخیال سرما
بیخیال مردم و نگاهشون
بیخیال تفکر غلطشون. . .
به قول معروف
«هوا دو نفرست»!
[ جمعه 92/9/1 ] [ 2:24 عصر ] [ حانی و تنهایی ]